جملات بسیار غمگین و دلنوشته های تنهایی زنانه بسیار ناراحت کننده و بغض دار
آدمها می آیند و با لجاجت می گویند:
بی احساس نباش
با تمام وجود عاشقت می کنند و می روند …
وقت رفتن می گویند :
احساساتی نشو ..
.
.
قلب ، مهمانخانه نیست که آدم ها بیایند
دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند
قلب ، لانه ی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود
و در پاییز باد آن را با خودش ببرد
قلب؟ راستش نمی دانم چیست،
اما این را می دانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است!
یک عاشقانه آرام _ نادر ابراهیمی
.
.
چه سخت است نبودنت در کنارم
خیلی سخت…!!!
از اینکه بدون تو باید روز را شب کنم وشب را روز
تمام لحظه هایم شده خاطرات باتو بودن
خاطراتی که تو رویا باهم بوده ایم..
.
.
دلی که بردی…
نگاهی که دزدیدی…
احساسی که پژمردی…دستانی که گرفتی…صدایی که با آن آرام گرفتی…
نان و نمکی که خوردی…حتی نمکدانی که شکستی..
همه حلالت باشند..
(جز لرز دلم در اولین نگاهت…)
.
.
حرامش باد آنکه پر کرد جای مرا……
.
.
بگذار بگویم:
بغض که می کنی،
گریه ام می گیرد،
خنده ات که بگیرد،
حالم از همیشه بهتر است…
می بینی زندگی ام را؟!
به دلت بند است
بند دلم…
.
.
گاهی باید رد شد ، باید گذشت ؛
گاهی باید در اوج نیاز نخواست ..
گاهی باید کویر شد و با همه تشنگی
منت هیچ ابری را نکشید ..
گاهی برای بودن باید محو شد ، باید نیست شد
گاهی برای بودن ؛ باید نبود …
گاهی باید چترت را برداری و رهسپار کوچه هایی شوی
که مدت هاست هیچ رهگذری از آن عبور نکرده
گاهی باید نباشی ..
.
.
قلب نیست لعنتی !!!
چیزی است در دلم آویخته به بندی
تاب میخورد بینِ بغضهایِ من
و دردهایِ زندگی
نه میایستد که مرا راحت کند
نه میتپد که ماتمِ تو را کم کند
نیکی فیروزکوهی
.
.
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم و چه غصه هایی که سپیدی موهایم را حاصل شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه نمی شود به همین سادگی…
.
.
چشمانت
آرامـش را به حـساب زنـدگی ام واریــز می کند
چشمانت
باعث می شود دنــیا با مـن راه بـیاید
چشمانت
واسطه ای می شود که خــدا حرفــهایم را بـهتر بفهمد
چشمانت
هــر ســاعتی را به خــواب وادار می کند
چشمانت
ســرمنــشاء تــمام رنــگ هاست
چشمانت
آری چـشـمـانـت را دو دسـتی بـچسب
که تـــمام دارایــی مـن است..
.
.
هیــــــس!ساکتــــ
فریـــــــادت را بی صدا کن
بــــــغضت را نوش جان کن
و اشکــــــــ هایت را پنهان
اینجا هیچـــکس به فکر دیگری نیست
همه در تـــــــــــکاپوی خواسنه های خویش هستند
و برای رسیــــــــــــــدن به مرادشان از تو هم می گذرند
شکـــــــ نکـــــن
.
.
هیـــــچ گاه”
به خاطـــــر “هیـــــچ کـــــس”
دســـــت از “ارزشــــهایت” نکـــــش…
چــــون زمانــــی که اون فـــرد از تــــو دســـــت بکشــــد،
تــــو مـی مانـــی و یـــک “مـــن ” بــــــی ارزش…
.
.
تنهایی
چیزهای زیادی
به انسان می آموزد
اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم …
.
.
اندوه که از حد بگذرد.،
جایش را میدهد به یک بی اعتنایی مزمن،،
دیگر مهم نیست ، بودن یا نبودن
دوست داشتن یا نداشتن،،
آنچه اهمیت دارد
کشداری رخوتناک حسی است که دیگر تورا به واکنش نمی کشاند!
در آن لحظه فقط در سکوت غرق میشوی و
نگاه میکنی و نگاه…!
منبع: دلنوشته تنهایی زن + teletype
:: بازدید از این مطلب : 529
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0